پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

15 آسیب روانی اصلی و اساسی و بسیار خطرناک برای کودک انسانی در جهت ادرار و مدفوع

1392/3/3 13:38
4,887 بازدید
اشتراک گذاری

می دانیم در 12 یا 14 ماه اول زندگی زمینه ها و جنبه های جسمی و جنسی کودک در منطقه لب و دهان و استفاده از آن است، لذا موضوع استفاده به اندازه یا به کار گرفتن ان سبب خواهد شد که فرزند ما انرژی روانی مرتبط با زمینه های احساسی ، عاطفی و، هیجانی و جنسی خودشو به راه درستش بیاندازد.

 

 


مامان تسنیم
ارسال پاسخ : 1392/3/2 - 5:17
  به نظرم هر بچه اى توى يه سنى پذيرش داره شما مى تونى كم كم شروع كنى تا جايى جلو برى كه به لجبازى نيوفتاده . اگه پذيرفت كه تا انتها ادامه بدين ولى هر جايى كه احساس كردين داره بچه عصبى ميشه و لجبازى مى كنه ولش كنيد اين يعنى هنوز آمادگى نداره
من دختر خودم از يك سال و هفت ماهگى دستشويى بزرگش رو مى گفت يعنى من از اون موقع باهاش شروع كردم ولى براى دستشويى كوچيك همكارى نكرد منم ولش كردم دوباره از دو سال و نيمگى اومدم شروع كنم ديدم قبول نمى كنه اصلا بدش ميومد كه ببرمش دستشويى
باز ولش كردم ديگه دو سال و يازده ماه خودش گفت بدون هيچ دردسرى

مامان مریم
ارسال پاسخ : 1392/3/2 - 3:00
  در ضمن باید در دو مرحله آموزش دهیم نخستین گام اینست که بهتر است لگن را به عنوان اسباب بازی در اختیار او قرار دهیم تا با آن آشنا شود و یک هفته با آن بازی کند پس از این کار سعی کنید به کودک بیاموزید که این لگن مانند توالت است و هر وقت که بخواهد میتواند روی آن بنشیند و البته باید با میل کودک انجام گیرد. مرحله دوم بعد از آشنایی با لگن میتوان نشستن و دفع ادرار یا مدفوع را به او یاد داد.و هر وقت اظهار تمایل کرد پوشکش را بردارید و برای نشستن روی لگن او را یاری دهید.تا یک هفته این کار را ادامه دهید و هر وقت خودش را کثیف کرد روی لگن بنشانید و به پوشک کثیف اشاره کنید و تو ضیح دهید مامان و بابا از توالت استفاده میکنند و لباسشان را کثیف نمیکنند اگر موفق نشدید برای مدتی لگن را کنار بگذارید و پس از مدتی دوباره این برنامه رو اجرا کنید.

مامان زهرا
ارسال پاسخ : 1392/3/2 - 2:49
  پسر من 20 ماهش بود من به طور جدی شروع کردم و تمام مدت روز بازمیزارمش فقط وقتی میریم بیرون به خاطر راحتی هر دومون کاری باهاش ندارم
نتیجه این شده که بیشتر وقتا حودم میبرمش دستشویی و یاد اوری میکنم خدا رو شکر ایلیا هم یاد گرفته گاهی میگه و این نشونه خوبیه

مامان مریم
ارسال پاسخ : 1392/3/2 - 2:49
  دکتر محمدرضا نظرش اینه که از سن یک سالگی کم کم باید آموزش را شروع کرد و معمولا بعد از صبحانه احساس اجابت مزاج میکنند که این زمان زمان مناسبی برای آموزش است و میتوان هر روز مدتی روی لگن نشاند تا کم کم عادت کند و عمل دفع برای او به صورت شرطی در آید اما امکان دارد ناراحتی و عصبانیت او را به همراه داشته باشد که اجبار در این مرحله زمینه ای برای شب ادراری محسوب میشود.طی نیمه دوسالگی بین دوازده تا هجده ماهگی بهترین زمان آموزش است و هر روز صبح ده تا 15 دقیقه روی لگن بنشیند و برایش توضیح دهید که پسرهای بزرگ یا دختر خانم ها این چنین کاری میکنند.و عمل دفع را به این طریق انجام میدهند و اگر یک یا دوبار این کار را انجام داد چنان از کار خود مغرور میشود که بر سر لگن نشستن را به کهنه داشتن ترجیح میدهد.اگر یک دو یا سه هفته موفقیتی بدست نیاوردید این کار را متوقف کنید تا به یک سال و نیمی نزدیک شود ولی باز هم اگر نشد و کودک لجبازی کرد به 18 ماهگی موکول کنید.چون آمادگی بیشتری پیدا کرده.و باید آموزش را دنبال کرد و حتی تا 15 الی سی دقیقه کنار کودک که روی لگن نشسته بمانید تا فراموش نکند چرا روی لگن نشسته و بیجهت از جایش بلند نشود و به او با لحن ملایم توضیح دهید که دیگر بزرگ شده و باید مثل دختر و پسر بزرگ در این باره رفتار نماید.در حدود 18 تا 24 ماهگی اکثر کودکان مادر خود را با ایجاد صدا یا حرکات مشخص از احساس دفع خود مطلع میکنند این حالت فرصت مناسبی است که والدین بتوانند کودک را به توالت رفتن عادت دهند.این چکیده مطالبی بود که در کتاب دایره المعارف پزشکی کودکان اثر دکتر سید جلال الدین حسینی نوشته شده بود.

علی
ارسال پاسخ : 1392/3/2 - 1:50
  سلام دوست عزیزپیش از 2 سالگی دستگاه عصبی کودک آن قدر کامل نیست که بتواند زمان توالت رفتن خود را کنترل کند. پس هرگز کودک‌تان را وادار به انجام کاری نكنید که با آن احساس راحتی نمی‌كند. اجبار و عجله در آموزش می‌تواند نتایج عکس بدهد. هر بچه‌ای در یک مقطعی توانایی‌های جسمی و روانی لازم برای استفاده از لگن را کسب می‌کند و معمولا این توانایی‌ها بین 18 تا 24 ماهگی نمایان می‌شوند، هر چه آموزش دیر‌تر شروع شود کودک آمادگی بیشتری دارد و بهتر با این مسئله کنار می‌آید. پس برای نتیجه بهتر پیش از هر تصمیمی ابتدا به دنبال نشانه‌ها و علائم اشتیاق برای کنار گذاشتن پوشک در کودک‌تان باشید.

 

می دانیم در 12 یا 14 ماه اول زندگی زمینه ها و جنبه های جسمی و جنسی کودک در منطقه لب و دهان و استفاده از آن است، لذا موضوع استفاده به اندازه یا به کار گرفتن ان سبب خواهد شد که فرزند ما انرژی روانی مرتبط با زمینه های احساسی ، عاطفی و، هیجانی و جنسی خودشو به راه درستش بیاندازد. در بیشتر کودکان بعد از 14 ماهگی میل جنسی توجه و تاکید خودش رو بر روی عمل دفع کودک می گذارد و کودک به موضوع ادرار و مدفوع خودش توجه بیش از حد می کند، تا آنجا که برخی اوقات در برخی بچه ها دل مشغولی و گرفتاری آنها با مدفوعشان مساله اساسی زندگیشان میشود و والدین را در شرایط نامناسبی قرار می دهد. مهم این است که به فرزندمان اجازه بدهیم که موضوع عمل دفع و مدفوع خودش را بسیار عادی، طبیعی و ساده و سالم ببیند. یعنی در وقت تعویض و یا شستشوی او با روی باز و خوش این کار را انجام بدهیم و به هیچ وجه درباره چگونگی مدفوع و بوی آن صحبتی نکنیم. احتمالا اگر در محل یا زمان نامناسبی است اعتراضی نکنیم. به فرزندمان اجازه بدهیم که اگر خواست بعد از 1 سالگی به دستشویی ما بیاید و به هیچ وجه در 1 تا دو و نیم سالگی کاری به کار او که در آن اطراف باشد نداشته باشیم و اگر پرسشی مطرح کرد به سادگی و مهربانی به او پاسخ دهیم، لذا برخورد ما بسیار عادی باشد تا او درباره این عمل نه جنبه منفی و بدی در ذهنش پدید بیاید و نه به خاطر تشویق و سخن گفتن ما احساس ویژه ای داشته باشد.

الف : اگر پدر و مادر برخورد درستی در این زمینه نداشته باشند مثلا اونو به خاطر کارهایی در این زمینه سرزنش و یا تنبیه کنند و یا حرفی از پاک و نجس بودن بشود، این خطر وجود دارد که فرزند ما حالت خود دار به خودش بگیرد یعنی وقتی احساس میکند مدفوعی رو دارد اونو نگه دارد لذا بعد از چند دقیقه این مدفوع برمیگردد و 24 ساعت بعد یا زمان دیگری خواهد آمد اما این بار به دلیل از دست دادن آب خودش یبوست رو موجب میشود. اگر این وضعیت 2 یا 3 روز تکرار بشود، کودک با درد و احساس ناراحتی همراه شده و گریه می کند و حتی ممکن است وحشتی کودک رو بگیره،زیرا این کودکانی که گرفتار این مشکل میشوند نه دقیقا می دانند به آنها چه میگذرد نه اون راحتی رو با پدر و مادر دارند و لذا این همه بار ، فشار و نگرانی و اضطراب سبب خواهد شد که اوضاع بد تر و بدتر بشود و حتی کار میتواند تا آنجا برسد که نه تنها چند روز که چند هفته عمل دفع رو انجام نداده و حتی احتیاج به عمل جراحی داشته باشد.

ب-در برخی از فرهنگها نگاه ما به ادرار و مدفوع که جزعی از بدن ما بوده آنچنان بد و منفی است که بچه ها دیر یا زود آن رو به عنوان عیب و ایراد خود می گیرند و در همین مسیر است که احساس خشم و ترس و نگرانی از کثیف شدن و واکنش دیگران میکنندو کوشش می کنند تا جایی که میتوانند این کار را به تاخیر بیاندازند ، اما متاسفانه آسیبی که در این زمینه میبینند تنها به جهاز هاضمه ختم نمیشود بلکه زمینه روانی مساله بسیار خطرناک بوده تا آنجا که شاید باید گفت در بسیاری از افراد بزرگترین آسیبی که به آنها وارد شده و بیشترین اخلالی که از نظر روانی یا صفات بد انسانی پیدا میکنند در این دوران بوده است که برخی از آنها به این قرار است:

1- چنین بچه هایی در بزرگسالی بسیار حساس و شکننده خواهند بود یعنی کسانی اند که با کوچکترین ارتباط یا مخالفتی احساس بدی می کنند.

2- خسیس بودن خود دار بودن و نگاهدارنده بودن آسیب بعدی است ، یعنی کودکانی که نگه میدارند و رها نمیکنند ، اصولا فردی خواهد شد که از آنچه که دارد نمیخواهد خودش رو دور کند. این افراد برای خرج پولشان رنج بسیار میبرند، لذا شما در برخی خانه های این افراد لباس هایی را از گذشته های دور میبینید و کفش هایی که سالهای سال و حتی روزنامه هایی که شاید برای آینده بخوانند و از هر دور ریختنی احساس بدی میکنند و نکته بسیار مهم این است نه تنها در جهت مصرف پول و کالا بلکه درجهت ابراز محبت و عشقشان هم خساست به خرج میدهند، این افراد احتمالا فکر میکنند که اگر کسی را دوست دارند و یکبار به او گفتند کفایت میکند و آن را نوعی زبان بازی و حقه بازی میدانند، زیرا هر نوع ابراز احساس و بیانی و از خود چیزی بیرون انداختن رو به عنوان ضرر و خطر تلقی میکنند

3- به نظر میرسد که خشم و عصبانیت و نوعی سختگیری و پافشاری در زمینه های خاص ویژگی کسانی است که چنین آسیبی را دیدند این فراد با سخت گیری و تعصب با باورها و ایده های ثابت ، غیر قابل انعطاف معمولا با دیگران برخورد میکنند.

4- نوعی اهل جنگ و جدال بودن و نوعی کینه ورزی و حتی بد جنس بودن از آسیبهای دیگر این دوران است. این افراد کینه را برای سالهای سال نگه می دارند و از بدبختی و بیچارگی دیگران خوشحال میشوند و بویژه توجه و علاقه ای به آسیبهای دیگران دارند.

5- افرادی که چنین آسیبی میبینند در بزرگسالی بسیار لجباز، یکدنده و کله شق هستند. حرفی را که زدند ، حتی اگه متوجه بشوند که غلط و اشتباه بوده همچنان بر روی آن می مانند و به بهانه های مختلف آن را توجیح میکنند.

6- آسیب بعدی مخالفت و مقاومت آشکار است. همانند اینکه بگویند من آدم رکی هستم یا اینکه بگویند حرفم را رودر رو میزنم نه پشت سر کسی، که همه این حرفها نشانه گستاخی ، خشم و جنگ است، زیرا میدانیم هیچ انسانی قرار نیست نه پشت سر حرفی که به او مربوط نیست و شایسته گفتن نیست را بزند ، لذا این افراد با ادعای اینکه من حرفم را میزنم در حقیقت به حریم و حقوق شما آشکارا تجاوز میکنم، زیرا از جنگ و برخورد هراسی ندارند.

7- خطر دیگرتهدید کننده این افراد در جهت تمیز بودن و نظافت درونی خود است، ازقبیل اینکه حمامشان ساعتها طول بکشد یا زمان زیادی در دستشویی بمانند و لباس و ظروف را چند بار بشویند. البته این امکان هم وجود دارد که درست برعکس فرد بسیار کثیف بوده و هیچ وقت به نظافت خود توجه ننماید.

8- این افراد بسیار مرتب و منظم هستند و میگوییند همه چیز باید سر جای خودش باشد، مثلا پرونده آب و برق چند دلاری را سالهای سال نگه می دارند.

9- این آسیب آنها را به وسواس و اجبار می کشاند ، اجبار به این معنا که کارها را به صورت مشخص و معینی انجام بدهند و از روبرو شدن با پدیده های تازه پرهیز میکنند و از طریق تکرار به نوعی کنترل زندگی خودشون را دارند.

10- این افراد لغات مربوط به عمل دفع و ادرار را در مکالمات خودشون بسیار به کار می برند لذا وقتی اوضاع زندگیشان خراب شد ، این لغات را به زندگی و جهان مربوط میکنند و یا بالعکس گروهی می شوند که هرگز حاضر نیستند که درباره ادرار و مدفوع یا چیزی مربوط به آن حرفی بزنند و در این زمینه احساس شرم و خجالت بسیار دارند ، لذا آسیب کودکی به هر دو صورت افراط و تفریط خودشو می تواند نشان بدهد.

11- کسانی که گرفتار این مشکل شدند زمینه ای به جهت حالت شک و سوء ظن دارند یعنی کسانی که توهمات و تصوراتی که بد و منفی است را در جهت ارتباطات انسانی دارند، همچنین تصور اینکه قربانی اند ، مظلومند و همه مردم دنیا بر علیه آنها هستند. تصور اینکه هیچکس به آنها توجه و محبتی ندارد، از اینجا ناشی میشود که کودک میبیند عمل عادی و طبیعی دفع که هیچکس دیگه ای به جز او باهاش مشکلی ندارد گرفتارش شده و به خاطر آن باید تنبیه و سرزنش شود ، لذا احساس ترس و درد و وحشتی که دارد موجب میشود که نگاهی بسیار بد و منفی درباره دیگران پیدا کند.

12- این افراد درگیر جزییات میشوند تا از کلیات بگریزند و به نوعی از تکرار جزییات آرامش نسبی را برای خودشان مهیا کنند.

13- از هر نوع رابطه جنسی، عریان شدن و ارتباط فیزیکی پرهیز میکنندو یا درست برعکس با نشان دادن بدنشان به نوعی هم موجب تحریک جنس مخالف یا ناراحتی جنس موافق یا دیگران میشوند یعنی کسانی که لباس را به گونه ای بد میپوشند ، کسانی که به نوعی آرایش میکنند که توجهی را جلب کنند.

14- این آسیب سبب خواهد شد سیستم حسی و احساسی فرد کاملا بهم بریزد و فرد نگاهی کاملا غیر واقع بینانه و بد و منفی در ارتباطات خودش داشته باشه و معلوم است که در این موارد اغلب اوقات افراد باهوش به دامن نظام عقلی و منطقی خودشان میروند ، لذا حس و احساس را خاموش میکنند، کوشش میکننند معقول ، منطقی ، سنجیده و واقع بینانه مسایل را طرح کنند و تصورشان این است که آنچه اهمیت دارد واقعیت،عقل و منطق و جایی به جهت احساس ، عاطفه و هیجانات انسانی نیست و آستانه حس و احساسات خودشان را آنچنان میبندند که مطالب جزئی و کم اهمیت دیگه خاطر آنها را شاد و خوشحال نمیکند . اینها از یک میهمانی ، ارتباط ، جشن فارغ التحصیلی لذتی نمیبرند، به دنبال هدفهای بسیار بزرگ و غیر عادی هستند و معلوم است که این افراد در این زمینه غالب اوقات موفق میشوند و بویژه آن زمانی که شغل و کاری به توجه به جزییات و دقت و نظم و ترتیب وِیژه ای نیاز دارد میتواند موفق باشد بنابراین با گذاشتن تمام انرژی خودشان در این کار، زمینه ای فراهم میکنند که در کارشان برنده باشند و چون دریچه احساس را میبندند نه حال خوب نه بد نه غم و نه شادی به آنجا راهی ندارد. نه آنچنان محبتی را احساس میکنند نه در زمینه کلی نظر خاصی را درباره دیگران از نظر احساسی ، عاطفی و هیجانی دارند.

15- به دنبال کنترل دیگران و رسیدن به مرحله کمال هستند تا از طریق کمال پرستی و انجام دادن هر کاری به بهترین صورت ممکن هر صدایی را در جهت اعتراض خفه کنند.

 

نوشته شده توسط آقای مهدی گودرزی

از گفته های دکتر هلاکویی

http://ravanshenasinegaresh.blogfa.com/

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

اوا
10 خرداد 92 1:19
س. من یه دختر 3.7 ماه دارم که استعداد زیادی تو یادگیری داره خودم تو این یه هفته نوشتن بابا و ماما رو یادش دادم خیلی خوب استقبال کرد و الان راحت مینویسه البته به جز این دو اسم چند تا از اشکال هندسی و میکشه و 5 حرف و 5عدداول انگلیسی و .....میکشه و پیش خودش تکرار میکنه . حالا به نظر شما به کلاس های یادگیری حروف الفبا بفرستمش یا نه اخه خیلی دوست داره بره مهد کودک


سن 5 تا 7 سالگی زمان سواد اموزی است و تا جایی که بچه ها میتونند باید بهشون خوندن و نوشتن رو یاد داد ولی در این کار نباید بهشون فشار اورد و حتما این کار همراه با بازی شادی و تفریح باشه