آیا عوامل ارثی مهمترند یا عوامل محیطی؟؟
در دوره ی رشد انسان آیا عوامل ارثی مهمتر هستند یا عوامل محیطی؟؟
منتظر نظرات خوبتون هستم
عمه آریسا کوچولو نوشته :
...تا اونجایی که من فهمیدم هردوش باهم موثرند و ما نمیتونیم بگیم فقط عوامل ارثی یا فقط محیط بلکه هردو باهم در طی زندگی بررشد انسانها تاثیر میذارن
مامان آرینا جون نوشته: به نظره من عوامل ارثی بی تاثیر نیستن اما عوامل محیطی مهمتر و تاثیرگذارترن
وب ستاره زمینی پاسخ داده: مسلما هر دو عامل موثرند.
مامان آرشین جان نوشته: نظر من اينكه عوامل ارثي موثرند اما تاثير گذاري عوامل محيطي تا حدي هست كه ميتونه عوامل ارثي رو هم تحت تاثير قرار بده و اونارو تغيير بده.پس از نظر من عوامل محيطي موثرترند
مامان الهه یسنا جواب داده: به نظر من اگه عوامل محیطی مساعد نباشه عوامل ارثی نمیتونه خودش رو نشون بده. فکر میکنم هردو در کنار هم بهترین نتیجه رو میده.
و اما تاثیر نسبی طبیعت و تربیت _ این مجادله قدیمی طبیعت در برابر تربیت است.
طبیعت = استعدادهای فطری زیستی است_ یعنی ، اطلاعات ارثی که در لحظه لقاح از والدین خود دریافت میکنیم.
تربیت = نیروهای پیچیده ی دنیای مادی و اجتماعی است که بر ساخت زیستی و تجربیات روانشناختی ما قبل و بعد از تولد تاثیر میگذارد.
این سئوال ها رو در نظر بگیرید : آیا توانایی فرد در فکر کردن به صورت پیچیده، عمدتا حاصل جدول زمانی فطری رشد است؟ یا اینکه تحت تاثیر تحریک والدین و آموزگاران قرار دارد؟ آیا کودکان به خاطر اینکه از لحاظ ارثی آمادگی دارند زبان را به سرعت فرا میگیرند یا اینکه والدین از همان ابتدا به آنها آموزش میدهند ؟ وچه چیزی این تفاوت های فردی بین افراد را از نظر قد، وزن، هماهنگی بدنی،هوش، شخصیت ،و مهارت های اجتماعی توجیه میکند؟ آیا مسبب اصلی طبیعت است یا تربیت؟؟؟!!! ....
نظریه پردازانی که بر ثبات تاکید میکنند _ اینکه افرادی که در یک خصوصیت بالا و پایین هستند (مثل توانایی کلامی، اضطراب، یا معاشرتی بودن) در سنین بعدی نیز به همین صورت میمانند _ معمولا بر اهمیت وراثت تاکید دارند .اگر آنها محیط را مهم بدانند، معمولا معتقدند که تجربیات اولیه الگوی دایمی رفتار را تعیین میکنند.آنها باور دارند که رویدادهای مثبت بعدی در زندگی میتوانند تاثیر رویدادهای ناگوار چند سال اول زندگی را کامل از بین ببرند.
نظریه پردازان دیگر نظر خوشبینانه تری دارند. آنها بر انعطاف پذیری تاکید میکنند_ اینکه اگر تجربیات تازه از تغییر حمایت کنند، امکان آن وجود دارد.