پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

برگرداندن پلک‌هایمان: وقتی «طبقه‌ی پایین» کار را به دست می‌گیرد

1401/3/15 12:53
322 بازدید
اشتراک گذاری

مغز ما زمانی بهترین عملکرد را دارد که طبقه بالا و پایین با هم کار کنند. تصور کنید که پله‌هایی که طبقه بالا و پایین را به هم متصل می‌کنند، بسیار شلوغ است با شخصیت‌هایی که پیام‌هایی را برای یکدیگر بالا و پایین می‌برند. این چیزی است که به ما کمک می‌کند انتخاب‌های خوبی داشته باشیم، دوست بیابیم و با افراد دیگر کنار بیاییم، بازی‌های هیجان‌انگیزی برای بازی ایجاد کنیم، خودمان را آرام کنیم و خود را از موقعیت‌های سخت خارج کنیم.

گاهی اوقات، در طبقه پایین مغز، Alerting Allie خطری را تشخیص می‌دهد، Fred ترسیده وحشت می‌کند و قبل از اینکه بدانیم کجا هستیم، Big Boss Bootsy زنگ خطر را به صدا درآورده و به بدن شما می‌گوید که برای خطر آماده باشید. بیگ باس بوتسی یک همکار رئیس است، و فریاد می زند "مغز طبقه پایین اکنون کنترل می کند." باند طبقه بالا می تواند دوباره به درستی کار کند زمانی که ما خارج از خطر هستیم. مغز طبقه پایین «درپوش را برمی‌گرداند» (برای قرض گرفتن عبارت دن سیگل) روی مغز طبقه بالا. این بدان معناست که پله‌هایی که معمولاً به طبقه بالا و پایین اجازه می‌دهند با هم کار کنند، دیگر به هم متصل نیستند.

گاهی اوقات، برگرداندن پلک هایمان ایمن ترین کار است.
وقتی همه در خانه مغز سر و صدا می کنند، شنیده شدن برای کسی سخت است. بوتسی مغز طبقه بالا را ساکت نگه می دارد تا افراد طبقه پایین بدن ما را برای خطر آماده کنند. چکمه‌ها می‌توانند به سایر قسمت‌های بدن ما که باید روشن (یا خاموش شوند) سیگنال دهند. او می تواند ضربان قلب ما را تندتر کند، بنابراین ما آماده دویدن بسیار سریع یا ماهیچه هایمان برای مبارزه تا آنجا که می توانیم آماده باشیم. او همچنین می تواند به قسمت هایی از بدن ما بگوید که خیلی بی حرکت بمانند تا بتوانیم از خطر پنهان شویم. بوتسی این کار را برای حفظ امنیت ما انجام می دهد.

سعی کنید از کودک خود بخواهید تصور کند که چه زمانی این واکنش ها امن ترین هستند. من اغلب سعی می‌کنم از مثال‌هایی استفاده کنم که واقعاً اتفاق نمی‌افتند (دوباره برای اینکه بچه‌ها بتوانند این ایده‌ها را به شیوه‌ای بازیگوش تصور کنند، بدون اینکه خیلی از آنها بترسند). به عنوان مثال، اگر با دایناسوری در زمین بازی روبرو شوید، مغز طبقه پایین شما چه می کند؟

همه پلک های خود را برمی گردانند.
به چند نمونه فکر کنید تا با فرزندتان درمورد اینکه چگونه همه ما می‌توانیم پلک‌های خود را برگردانیم، در میان بگذارید. نمونه هایی را انتخاب کنید که خیلی استرس زا نباشند، زیرا اگر بچه های خود را بیش از حد مضطرب کنید، ممکن است پلک های خود را از هم باز کنند!

این مثالی است که ممکن است از آن استفاده کنم: به یاد بیاورید زمانی که مامانی نتوانست کلید ماشین را پیدا کند و ما قبلاً برای مدرسه دیر شده بودیم. به یاد بیاور که چگونه بارها و بارها به همان مکان نگاه می کردم. دلیلش این بود که مغز طبقه‌ی پایین تسخیر شده بود، من دربم را برگرداندم و طبقه‌ی بالا، فکر می‌کردم بخشی از مغزم درست کار نمی‌کند.

وقتی مغز طبقه پایین اشتباه می کند

ممکن است مواقعی پیش بیاید که سرمان را برمی‌گردانیم، اما واقعاً هنوز به گروه طبقه بالا مانند حل مشکل پیت و آرام کردن کارل نیاز داریم تا به ما کمک کنند.

همه ما پلک‌های خود را برمی‌گردانیم، اما اغلب کودکان بیشتر از بزرگسالان پلک‌های خود را برمی‌گردانند. در مغز کودکان، Big Boss Bootsy می‌تواند کمی بیش از حد هیجان‌زده شود و دکمه هراس را فشار دهد تا در مورد چیزهای بسیار کوچک غوغا و عصبانیت ایجاد کند و این به این دلیل است که قسمت بالای مغز کودک شما هنوز در حال ساخت است. در واقع، ساخت آن تا اواسط دهه بیست به پایان نخواهد رسید. گاهی که می‌خواهم بر این نکته تأکید کنم، از بچه‌ها این سؤال را می‌پرسم:

آیا تا به حال دیده‌اید که پدر یا مادرتان در سوپرمارکت روی زمین دراز کشیده و فریاد می‌زند که دکمه‌های شکلاتی می‌خواهند؟

آنها اغلب می خندند و قهقهه زدن خوب است زیرا به این معنی است که هنوز هم بازیگوش است، بنابراین آنها هنوز درگیر هستند و یاد می گیرند. من به آنها می گویم که والدین در واقع درست به اندازه بچه ها شکلات دوست دارند، اما بزرگسالان تمرین کرده اند که کارل آرام و پیت حل مشکل را با بیگ باس بوتسی کار کنند و می توانند (گاهی اوقات) او را از به صدا درآوردن زنگ خطر در مواقعی که نیازی ندارد، باز دارند. این کار نیاز به تمرین دارد و من به کودکان یادآوری می کنم که مغز آنها هنوز در حال ساختن و یادگیری از تجربه است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)