پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

پرسش و پاسخ (ترس کودک از تنها خوابیدن )

1392/2/9 18:18
4,536 بازدید
اشتراک گذاری

من یه دختر9ساله دارم که مشکلات زیادی برای خوابش داریم الان یکساله که تو تخت و اتاق خودش می خوابه ولی بیشتر شبا پا میشه و میاد سراغمون و گریه و زاری می کنه تا بیاد پیش ما ولی من نمی زارم و میام پیشش ولی این ادامه داره تا کی می تونم ادامه بدم خسته شدم.خیلی استرس داره از زلزله و دزد می ترسه... 


ترس های گوناگونی در وقت خواب به سراغ بچه ی من می آید؟ چه کار کنم تا کودکم بتواند به ترس های شبانه ی خود فائق آید؟ چه طور می توانم بفهمم که ترس های شبانه ی کودکم غیرطبیعی است؟

ترس های وقت خواب (ترس های شبانه) از تاریکی، هیولا ی زیر پتو و تنها خوابیدن در سنین پیش از دبستان و سال های آغازین پس از آن معمول هستند. این ها سال هایی هستند که درآن قدرت تخیل کودک شما به طرز فوق العاده ای گسترش پیدا میکند، این به آن معنی است که او می تواند چیزهای جدید و ترسناکی را در تصور خود بگنجاند که از آن ها واهمه دارد. بخش قابل توجهی از روز او غوطه ور در بازی های تخیلی همراه با انواع اژدها، دایناسور و آدم بدها(قهرمان های منفی) می گذرد . در هنگام خواب متوقف کردن این تخیلات و به خواب رفتن برای او مشکل می شود. به دلیل تخیلاتی که در طول روز کودک ذهن خود را با آن درگیر کرده ناگهان حتی اشیای آشنا که قبلا هر گز ترسناک نبوده اند -مثل اتاق خواب تاریک- وحشت آور به نظر می رسند. و از آن جا که کودک شما در این سن هنوز در حال آموختن تمایز بین خیال و واقعیت است احتمال وجود موجودی نامرئی در زیر پتو یا تخت برایش کاملا واقعی به نظر می رسد.
پاتریشیا شیتز استاد آموزش مشاوره در دانشگاه آلاباما در بیرمنگام می گوید: «ترس های وقت خواب – از تاریکی، از جدایی از والدین، از صداها، از آدم های بدی که آسیب جسمی وارد می کنند- یک مرحله ی طبیعی در روند رشد است و اغلب بیش از آن چه که والدین انتظار دارند به طول می انجامد، این مرحله در حدود سن دوسالگی آغاز می شود و تا حدود هشت-نه سالگی ادامه می یابد.» علاوه بر این کودکان در سنین پیش از دبستان شروع به درک این نکته می کنند که چیزهایی در دنیا وجود دارد که می تواند به آن ها آسیب بزند. کار شما در طی ده سال آینده (و حتی بیشتر) این است که به کودک تان کمک کنید تا تفاوت بین خطر واقعی ( مثل سوار شدن به ماشین شخص ناشناس) و چیزهایی که تنها تصویری در ذهن هستند که به نظر می رسند ( مثل وجود یک جادوگر بین دیوار و رختخواب) درک کند.
شاید شما هم اکنون نتوانید به کودک کمک کنید که به طور کامل ترس خود را از بین ببرد، چون همچنان که اشاره شد او در روند رشد خود مجبور به از سر گذراندن این دوره و این تجربه ها است، اما کارهای زیادی هم هست که شما می توانید انجام دهید تا به کمک کنید که بر ترس های خود غلبه کند و خیلی راحت به خواب برود. در ساعات پیش از خواب، کودک را با داستان ها یا فیلم های شاد و غیرخشونت آمیز آماده کنید واز تعریف کردن قصه ها و افسانه های ترسناک و ناراحت کننده یا پخش کارتون های اینچنینی پرهیز کنید. برای موقع خواب نیز یک روند ثابت و مشخص و مسالمت آمیز که هر شب بتوانید آن را اجرا کنید در نظر بگیرید – برای مثال می توانید از برنامه ی پیشنهادی زیر به عنوان برنامه ی قبل از خواب کودک کمک بگیرید: یک حمام گرم، یک داستان ملایم، یک لالایی آرام و چند دقیقه در سکوت کنار رختخواب کودک ماندن.
آرامش مراسم قبل از خواب می تواند مثل نوعی ورد جادویی عمل کند و افکار و آدم های بد را از ذهن کودک دور کند و مرحله ی گذار از هوشیاری کامل به خواب عمیق را آسان کند. وجود یک یا دو چراغ خواب در اتاق خواب کودک می تواند احساس امنیت بیشتری به او بدهد. نیمه باز گذاشتن در اتاق خواب کودک، پخش کردن یک نوار قصه یا لالایی و تشویق کودک به خوابیدن با عروسک یا پتوی موردعلاقه اش نیز میتواند مفید باشد. اگر کودک خواهر یا برادری دارد، اجازه دهید با هم در یک اتاق بخوابند، این کار می تواند باعث شود ترس های وقت خواب به همان سرعنی که پدیدار شده اند ناپدید شوند. اگر کودک تان از تنها ماندن وحشت دارد و تنها با تماس با شما احساس راحتی می کند. اگر برای تان مساله ای نیست که کودک مدتی با شما بخوابد، تا زمانی که ترس های وقت خواب او کمرنگ بشود و وارد مرحله ی رشدی دیگری بشود از این کار دریغ نکنید.

اگر شما هر کاری که می توانسته اید برای قوت قلب دادن به کودک انجام داده اید و او هنوز هم شدیدا هراسناک است ممکن است ترس های او از حد نرمال گذشته باشد و مشکل فوبیا یا اضطراب داشته باشد. نشانه های وجود فوبیا (ترس های بی اساس) عبارت اند از گریه و تکرار مداوم آن به حدی که بیش از چند دقیقه طول بکشد و بیش از حد یک ترس معمولی طبیعی ( از «من از تاریکی می ترسم» تا « همه ی چراغ های خانه را روشن کن تا دزدها نتوانند ما را بکشند.» ) باشد. ترس فوق العاده زیاد یا مداوم وقت خواب می تواند ناشی از یک اتفاق ناراحت کننده یا مشوش کننده در خانه یا مدرسه یا محیط های بزرگ تر باشد. باید دانست که حتی بچه های خیلی کوچک نیز استرس های ناشی از طلاق یا مرگ در خانواده، بیکار شدن یکی از والدین، اسباب کشی به خانه ی جدید، تغییر پرستار یا مربی یا معلم کودک، خشونت یا فجایع طبیعی درک می کنند. لازم به تذکر نیست که ترس های شبانه ناشی از آزار جسمی یا فیزیکی نیز باشند ( در چنین حالتی واقعا یک هیولا ممکن است در اتاق کودک باشد)
اگر کودک تان به این دلیل که واقعا هراسان است؛ هر کاری می کند که با ترس مواجه نشود و اگردر رختخوابش نمی ماند و نمی تو اند به خواب برود ( البته نه فقط به این دلیل که دوست دارد تا دیروقت بیدار بماند!) ممکن است مسائل عاطفی اساسی داشته باشد که نیاز به بررسی دارد، هر چند ممکن است شما در ابتدا احساس کنید نیازی به مشاوره ندارید.اما در این زمینه یک مشاور می تواند به شما کمک شایانی بکند.

اكثر كودكان از تاريكي هراس دارند و همواره والدين‌ آنها، با مشكلاتي از اين قبيل همچون ترس كودك از حيوانات، ترس كودك از غريبه‌ها، ترس كودك از تاريكي و... مواجه هستند و البته در بيشتر مواقع هم نمي‌‌دانند كه چه رفتاري را بايد در مقابل اين ترس‌ها از خود نشان دهند.

 ترس كودكان معمولا در برابر پديده‌هايي رخ مي‌‌دهد كه اغلب بزرگسالان آنها را ترسناك نمي‌‌دانند و اين در حالي است كه ترس كودك براي خود او كاملا واقعي است.
  ترس در مفهوم كلي به معناي واكنشي است طبيعي و لازم و البته مهم و مفيد. در صورتي كه ترس به طور كامل كنترل و به طور منطقي تعبير شود، باعث مي‌‌شود كه شخص در مواجهه با مشكلات بيشتر احتياط كند.
  از ديرباز عامل به وجود آورنده ترس در كودكان مورد توجه محققان بوده و البته جواب‌هاي بسياري هم به آن داده شده است. گروهي، عوامل زيستي را به عنوان عامل برخي از ترس‌ها در كودكان عنوان كرده‌اند و برخي ديگر، عوامل روانشناختي همچون تغيير در محل سكونت، جدا شدن از والدين و... را باعث به وجود آمدن ترس در كودكان مي‌‌دانند يعني كودك ترس را از والدين و اطرافيان خود فرا گرفته است. مثلا اگر مادر از عنكبوت مي‌‌ترسد، اين ترس ناخواسته به كودك منتقل مي‌‌شود.
 از عوامل ديگر كه در ايجاد ترس در كودكان تاثيرگذار است، مي‌‌توان به اتفاقات و حوادث محيط پيرامون كودك اشاره كرد. مثلا كودك با مشاهده صحنه تصادف و يا تماشاي فيلم‌هاي ترسناك و وحشت‌انگيز دچار ترس و اضطراب مي‌‌شود.
    البته بايد خاطرنشان كرد كه برخي ترس‌ها در سنين خاصي بروز مي‌‌كند كه امري طبيعي است اما اگر اين نوع ترس‌ها بيش از دو سال ادامه يابد، نياز به درمان دارد.
 اما براي رفع معضل ترس در كودكان، بيشتر از همه والدين و اطرافيان مي‌‌توانند مثمرثمر باشند و بايد توجه داشته باشند كه:
  
    - براي رفع مشكل ترس در كودكان نبايد عجولانه عمل كنند چرا كه ترس به تدريج و با گذشت زمان درمان مي‌‌شود و از بين مي‌‌رود و والدين با حفظ آرامش و خونسردي خود مي‌‌توانند به رفع ترس در فرزندشان كمك كنند.
   
    - هرگز كودك را به خاطر ترس و اضطرابي كه دارد، تحقير و سرزنش نكنيم چرا كه كودك نمي‌‌تواند علت ترس خود را كه از ديد بزرگترها غيرمنطقي است، درك كند لذا سرزنش نه تنها كمكي نمي‌‌كند بلكه بر اضطراب او مي‌‌افزايد.
   
    - زماني كه كودك تحت درمان و مراقبت است، بايد عوامل ايجادكننده ترس را كشف و برطرف سازيم.
   
    - بازي و سرگرمي به عنوان يكي از راه‌هاي از بين بردن ترس در كودكان به والدين پيشنهاد مي‌‌شود.
   
 به هر حال بايد توجه داشت كه ترس به عنوان يك غريزه طبيعي از همان آغاز تولد در نهاد انسان‌ها قرار دارد اما اگر از حالت عادي خارج شود، به عنوان يك نوع مرض و بيماري درمي‌آيد كه نياز به درمان داشته و توصيه روانشناسان در اين زمينه بسيار سودمند است. 

 

http://h-fatemi.blogfa.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عروسکهام پرنیا وپانیا
3 مرداد 92 16:38
سلام خیلی ممنون می شم اگه من رو هم راهنمایی کنید.دخترم4سال ودوماهش هست از نوزادی شصت می خورد واون موقع متوجه نبودیم که براش عادت می شه وتا الان هم این کار رو می کنه البته از وقتی خواهرش بدنیا اومده برای اینکه اون هم مانند خواهر بزرگترش انگشت نخورد شرو به پیگیری در دختر اولم یعنی پرنیا خانوم کردم تقریبا می تونم بگم همه روشها رو امتحان کردیم بهترین راه تنبیه به صور محرومیت از علائقش یا محدود کردن موقتی از چیزهایی که دوست داره مانند دیدن کارتون .استفاده از تبلت و...وروش دیگه دادن وعده خرید چیزهایی که دوست داره بودوتو روز چه بسا جلوی همه دخترم دیگه سصت نمی خوره ولی توی خواب هنوز می خوره یا یواشکی قبل از خواب وهر وقت ازش می پرسم می گه اخ خوابم نمی برهوحتی یک وقتهایی عصبانی می شه که چرا درکش نمی کنم برای خوابیدن می خوره اون حتی برای ادامه دان راحت تر به این امر شبها حاضر ججدا از ما (ژدر ومادر وخواهر)بخوابه فکر می کنید اجازه بدیم تو اتاقش تنها بخوابه وبه این کار ادامه بده یا از اینکه منو راهنمایی می کنید از شما بسیار ممنونم