نحوه ایجاد اعتماد به نفس در کودک
با پاسخ درست به احساسات کودکتان از به وجود آمدن بسیاری از مشکلات شخصیتی که از عدم اعتماد به نفس ناشی می شود، جلوگیری کنید.
مامان تسنیم جون نوشته: وقتی تسنیم باهام حرف میزنه خوب به حرفاش گوش میدم حتی اگه معنی حرفهاش رو نفهمم (چون عادت داره بیاد مثل بزرگترها باهام حرف بزنه و نظر بده در باره همه چیز) بعد جوابشو مثل اینکه دارم با یک آدم بزرگ حرف میزنم میدم خیلی از این کار خوشش میاد این کار باعث شده توی جمع حرف میزنه و نظر میده حتی اگه غریبه باشن به نظرش احترام میگذارم و نظر خودم رو تحمیل نمیکنم البته تا اونجایی که امکان داشته باشه ....
اگه یک کاری رو اشتباه انجام بده بهش نمیخندم و یا ناراحت نمیشم ازش تشویقش میکنم تا دفعه بعد بهتر انجام بده ....
فعلا همینا به ذهنم میرسه ....
http://joojehjanam .niniweblog.com
مامان تانیا جون نوشته:
تانيا از بچگي از هيچ كس غريبي نمي كرد شايد به خاطر رفتار من و باباشه ما هيچ وقت جلوي جمع دعواش نمي كنيم و براي هر كاري تشويقش مي كنيم خودش انجام بده از حيوانات هم اصلا نمي ترسونيمش الان هم هنوز دو سالش تموم نشده خيلي از كاراش رو خودش انجام ميده مثلا خودش لباساش رومي پوشه ، غذا مي خوره ،سفره پهن مي كنه با ديگران ارتباط برقرار ميكنه ، خودش مي خوابه و..... من فقط راهنمايش مي كنم و حواسم بهش هست .
سپیده عزیز نوشته : من سعی می کنم کارهایی رو که می دونم دخترم از پسش بر می یاد و بزارم انجام بدهو مثلا با همدیگه ظرفها رو می شوریم. با هم سفره پهن می کنیم. با هم غذا درست می کنیم و اون مواد رو به من می ده. سعی می کنم به حرفهایی که متوجهش نمی شم گوش بدم و باهاش همبازی کنم. وقتی کاری رو می خواد انجام بده اول به من نگاه می کنه و من بهش می گم :مامان می تونی انجامش بده. و اونم سعی می کنه که انجامش بده.
http://koodakeman91.niniweblog.com
مامان ساینای جون نوشته : من در حال حاضر فقط روی غذا خوردن ساینا کار می کنم.
در مورد اعتماد به نفسم تا اونجاییکه بتونم آزادش می زارم
به نظرم نباید جلو دیگران حتی پدرش ازش انتقاد کنم. حس می کنم کاملا متوجه می شه و روی رفتارش تاثیر داره.
رفتارهای مثبتش رو تشویق می کنم و در مورد منفی ها سعی می کنم تا اونجاییکه می تونم به روی خودم نیارم.
الهه جون مامان روشا نوشته :من تا میتونم روشا جونمو تشویق میکنم و ازش تعریف میکنم.البته به خاطر کارهای خوبی که انجام میده.
خیلی هم محدودش نمیکنم که بتونه خیلی چیزها رو امتحان کنه.
هیچوقت اونو با کسی مقایسه نمیکنم.با اینکه دختر من هر جا میریم ثانیه ای زمین نمیشینه تا الان نشده با بچه دیگه ای که تو مهمونی هست مقایسه اش کنم و بگم نی نی رو ببین چه خوب نشسته.مقایسه استعدادها و توانایی های دیگران باعث میشه بچه مون سرخورده بشه و اعتماد به نفسش رو از دست بده.
هر وقت حرفی واسه زدن داشته باشه من تو هر شرایطی که هستم جوابش رو میدم و به حرفش یا بهتر بگم کلم هاش دقت میکنم اینجوری عزیز دلم متوجه میشه که برام مهمه و واسش ارزش قایلم همین باعث افزایش اعتماد به نفسش میشه.
خیلی وقتها مسئولیت هایی که در حد سنشه بهش میدم مثل اوردن وسایل یا لباسای خودش.
www.fereshteyeasemuni.niniweblog.com
مامان علی نوشته:پدر و مادري كه اعتماد به نفس بالايي دارن بچه هايي مثل خودشونو دارن. نبايد بچه رو زياد نهي كرد و كارهاي مختلف بهش سپرد.
یه مامان مهربون نوشته: من خیلی رو اعتماد به نفس پسریم کار میکنم.کارهای کوچیکی که میدونم میتونه انجام بده بهش محول میکنم وحسابی تشویقش میکنم.وقتی میخواد از جایی بالا بره یا چیزی درست کنه همراهشم و مدام بهش میگم تومیتونی.خدا رو شکر جواب هم داده بردیا خیلی اعتماد به نفس داره.البته یه کم زیادی.....
همای عزیز نوشته :٩.مورد هست براي زياد كردن اعتماد به نفس بچه عزيزمون: 1- عشق غير مشروط داشته باشيم ،يعني به هيچ وجه بهش نگيم اگه اين كارو بكني دوستت ندارم يا اگه اون كارو بكني دوستت دارم. ٢-ابراز عشق به بچه و مخصوصا در آغوش گرفتن بچه در مواقعي كه واقعا حستون اينه 3-توجه كامل به فرزند در وقت احتياجش ، مثلا داره يه چيزي مي گه بهش خوب گوش بديم.داره يه چيزي بهمون نشون مي ده خوب توجه كنيم و... ٤-آموزش محدوديت ها به بچه. ٥-قدرت انتخاب دادن به بچه و تعيين حوزه انتخاب براي بچه ٦-اجازه خطا كردن به بچه بدهيم ٧-قدرت ريسك كردن به بچه بدهيم ٨-قدرداني از بچه ٩-حرف زدن با بچهhttp://khatereha.niniweblog.com/
با پاسخ درست به احساسات کودکتان از به وجود آمدن بسیاری از مشکلات شخصیتی که از عدم اعتماد به نفس ناشی می شود، جلوگیری کنید.
وقتی نوزادی درمی یابد که سیگنالهای او مورد تایید قرار گرفته است و پاسخ درستی به آنها داده میشود –وقتی ناراحت است او را آرام میکنند و خوشیهایش را تقویت مینمایند- کم کم حس میکند که احساسات و حالتهای چهره او مهم هستند و برای آنها ارزش قائلند. او درمی یابد که به او توجه میشود. این شالوده ایجاد اعتماد به نفس است –ترکیبی از اینکه چه کسی هستید، چه احساسی نسبت به خودتان دارید و چه تصوری از توانایی بالقوه خود در آینده دارید.
بسته به نحوه برخورد شما با سیگنالهای لذت، علاقه و خوشی، و ارزش قائل شدن و توجه به این سیگنالها برای پاسخ به آنها (آشفتگی، عصبانیت، ترس، شرمندگی، تنفر و بیزاری از بوهای ناخوشانید)، اعتماد به نفس ریشه گرفته یا پژمرده میشود.
شما به عنوان پدر و مادر مهمترین فرد دنیای نوزادتان هستید. شما اولین تعاریف او از خودش را برایش فراهم میکنید. از طریق تمامی کلمات، حالتهای چهره و اعمالتان به او میگویید که چقدر مهم است و دنیای خارج، او را چگونه میبیند.
در ماهها و سالهای آتی با بزرگتر شدن کودکتان و بالغ شدن او، اعتماد به نفس او شبکه پیچیدهای از احساسات و افکار درهم تنیدهای درباره خودش میشود و نیز اینکه دنیا را چگونه میبیند و دنیا او را چگونه میبیند. کودکان در حال رشد و نیز بزرگسالان به طور معمول در طول ماهها و سالها بین سطوح اعتماد به نفس بالا و پایین نوسان میکنند. اما بنیان محکم اعتماد به نفس – که پاسخهای درست به سیگنالهای کودک آن را میسازد و در طول دوران کودکی تقویت میشود- به اکثر مردم کمک میکند تا در طول فراز و نشیبهای زندگی اساساً دیدگاه مثبتی از زندگی و آیندهشان داشته باشند.
اکنون هدف شما در مورد نوزادتان باید این باشد که به ایجاد احساسی محکم و پایدار از خودش کمک کنید. با این کار به او اجازه میدهید تا در حالی که بزرگ میشود، استعدادها و تواناییهایش را درست ببیند، واکنشهای انعطاف پذیری نسبت به زندگی داشته و نگاه واقع بینانهای به اهداف و ظرفیتهایش داشته باشد.
البته، کلید اصلی این است که به همین ماهیت و جوهره کودکتان عشق بورزید –کودک را به خاطر خودش، به خاطر کسی که هست دوست داشته باشید و برای او ارزش قائل شوید. البته سخن گفتن آسانتر از عمل کردن است – مخصوصاً اگر که والدین [در کودکی] مورد عشق و محبت قرار نگرفته و برایشان ارزش قائل نبوده باشند. اما درک این سیگنالها میتواند کمکتان کند: بیشتر ماهیت کودک در علائق و لذتهای او پیچیده شده است؛ درک و توجه به سیگنالهای منفی میتواند به جلوگیری از چرخههای ناامیدی، آزار و عصبانیت که میتواند رابطه والد و فرزندی را آلوده کرده و دنیای درونی کودک را فرسوده سازد، کمک کند.
بنیان اعتماد به نفس
از روزهای اول زندگی نوزادتان میتوانید بنیان اعتماد به نفس او را از طریق پاسخ درست به سیگنالهای کودکتان برای درخواست کمک (آشفتگی، نگرانی و..) و تفریح (علاقه و لذت) پیریزی کنید.
شالوده اعتماد به نفس
بسیاری از کارشناسان معتقدند که یکی دیگر از شالوده های مهم اعتمادبهنفس، تجربه کودک از شایستگی است. شایستگی در ابتدا در نتیجه قابلیت مغز در نظم بخشیدن به تمامی محرکهای دریافتی آشفته و بینظم، حاصل میشود. توانایی ذاتی نوزاد در شایستگی یافتن، شالوده مهارت پیچیدهتر آینده یعنی مهارت در تعامل با دنیا و مردم را پیریزی میکند که بهنوبه خود میتواند حس اعتماد به نفس را در کودک خلقکند. یک بخش از این تکامل این است که کودک در حالی که بزرگ میشود، بداند که قادر است بر رویدادهای خارجی تسلط یابد. بخش دیگر از این تکامل این است که کودک در حین تعامل با محیط یاد بگیرد که چگونه به شیوه سالمی خودش را با ملزومات و انتظارات [زندگی] اجتماعی دنیا تطبیقدهد.
چگونه در ایجاد اعتماد به نفس به کودکتان کمک کنید
توجه درست به کودک: نوزادان وقتی احساس میکنند که علاقه خاصی به آنها دارید و مرکز جهان شما هستند، خوشحال میشوند. آنها برای ابراز گستره کامل احساساتشان از سیگنالهای ۹ گانهشان استفاده میکنند. وقتی نوزادی گریه میکند یا نق میزند یا جیغجیغ میکند، از شما انتظار دارد که به اندازه همان جدیت و اضطراب او نسبت به آنچه برایش اتفاق میافتد، به او پاسخ دهید.
چیزی که والدین گاهی اوقات فراموش میکنند این است که از نظر نوزادان واکنشهای اضطراب به موقعیت بستگی دارند. عدم توانایی گرفتن توپی که به گوشهای غلط میخورد، از نظر او بسیار ناراحت کننده است! و با زبان بیزبانی از شما میخواهد که به او توجه کنید. او خودش را قادر به اصلاح موقعیت نمییابد – هر کاری کند هرگز نمیتواند به آن توپ دست یابد.
بنابراین وقتی ناامید میشود، به تنها شیوهای که میتواند، از شما کمک میخواهد؛ که از طریق قشقرق به پا کردن است. اگر با این کار نتواند ترحم و توجه شما را جلب کند، اگر به او پاسخی نداده و برای حل این مشکل به او کمک نکنید، کم کم تصور میکند که مشکلات او اصلاً برای کسی اهمیتی ندارد. در عوض در صورتی که از این فرصت برای توجه کردن به او، تایید و تصدیق احساسات و ادراکاتش استفاده کنید، در ایجاد اعتماد به نفس در او کمک میکنید.
پاداش دادن و تمجید کردن: پاداش و تحسین به همراه توجه به او لازمه اعتماد به نفس کوکتان هستند. هرگز نباید فراموش کنید که کودکتان چقدر دوست دارد مانند شما باشد و او را دوست داشته باشید. کودکان نیاز دارند که بشنوند که آنها را تایید میکنید و فکر میکنید که اعجوبهاند. آنها دوست دارند برق تحسین را که حاکی از عشق و تایید او است، در چشمانتان ببینند. نباید تصور کنید که آنها میدانند که چه احساسی دارید. آنها احساس شما را نمیدانند. باید احساستان را بارها و بارها به آنها بگویید. در بلند مدت، پاداش و تحسین بهتر از ایجاد ترس و شرمندگی در او ایجاد انگیزه میکنند. البته هنگام پرداختن به رفتار او، همچنین مهم است جوانب مثبت و منفی، دلیل و منطق هر موضوع مورد بحثی را به او توضیح دهید.
حمایت: در صورتی که کودک دنیا را تهدید آمیز یا خطرناک ببیند، تقریباً غیر ممکن است که احساس شجاعت و قوی بودن کند و بداند که میتواند در کاری موفق شود.
اما وقتی در پاسخ به سیگنالهای منفی اضطراب و عصبانیت کودکتان، به او اجازه میدهید که این سیگنالها را بیان کند و سپس این محرکها را حذف میکنید، ابزار رویارویی با دنیا را به او دادهاید. در مورد حس اعتماد به نفس، هیچ چیزی مانند علم به اینکه او میتواند در رهایی از خطر و آشفتگی به شما تکیه کند، به نوزاد درماندهتان کمک نمیکند.
نحوه آسیب دیدن اعتماد به نفس
برخی از والدین با دخالت کردن یا بها ندادن به سیگنالهای علاقه و لذت کودکانشان سهواً اعتماد به نفس آنها را به تحلیل میبرند.
با این کار باعث تحریک واکنش درونی و خودکار شرمندگی میشوید و شرمساری اعتماد به نفس او را از بین میبرد.
پزشکان در برخی آزمایشات بالینی، با خانوادههایی کار میکنند که در آنها هم والدین و هم کودکان دارای انواع مشکلات مربوط به حس ضعیف نسبت به خود و کمبود اعتماد به نفس هستند. بزرگسالان این خانودهها اغلب اثرگذاری احساسات و عواطف را درک نمیکنند. در نتیجه خانواده به خاطر عدم همخوانی میان نیازهای عاطفی کودک و توانایی والدین در دادن پاسخ درست به این نیازها، به موقعیت مسموم کنندهای دچار میشود. در نتیجه آن کودکان اغلب قادر به ایجاد درک مجزایی از خود – اینکه چه کسی هستند، چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند، اعتماد به ادراکاتشان، احساساتشان و... - نخواهند بود. تنشی که میان مادر و فرزند یا پدر و فرزند ایجاد میشود، میتواند به از بین رفتن اعتماد به نفس او کمک کند. کودک ممکن است برآشفته شده، حالت تدافعی داشته، ناشکیبا و غیر قابل انعطاف یا منزوی، خود ویرانگر، حسود و ترسو شود. در واقع، انواع ویژگیهای ناخوشایند شخصیتی را میتوان به طور مستقیم به عدم ایمان فرد به ارزشهای اصلی خود دانست. احساس قلدری میکند، احساس ترس میکند، احساس افسردگی، به انتهای خط رسیدن و فرسوده شدن می کند. بخشی از این صفات متفاوت از فقدان اعتماد به نفس ناشی میشود.
این نوع گامهای غلط در تربیت کودک میتواند نتایج بسیار تاسفآوری دربرداشتهباشد. اما تربیت درست نتایج بسیار چشمگیری دارد. در نتیجه چنین تربیتی، شما و کودکتان میتوانید از همراهی همدیگر و عمق دوستیتان لذت ببرید و شما میتوانید به شیوهای مخصوص و شاد دست یابید، همانطور که دنیا به فرزندتان مینگرد.
شما همگام با کودکتان میآموزید. به مهارتهای تربیتیتان مطمئن میشوید. با گذر زمان بیشتر قادر خواهید شد که کودکی با اعتماد به نفس و بینظیر تربیت کنید و از آنجا که درک ثابتی از خود دارد، قادر خواهد بود روابط رضایت بخشی ایجاد کرده و استقلال سالم خود را حفظ کند.
با تشکر از وب سایت : پارسه گرد