مهرطلب

اگر من در كودكي ، اين مهرباني را نداشته باشم ، در خانه اي باشم كه دانايي نباشد . به دليل ناداني به من اسيب بزنند ...

اگر من در كودكي ، اين مهرباني را نداشته باشم ، در خانه اي باشم كه دانايي نباشد . به دليل ناداني به من اسيب بزنند . در خانه اي باشم كه مهرباني نباشد و امكانات نباشد : من از كودكي با جنگ بزرگ مي شوم . با ستيز بزرگ مي شوم و در نتيجه خشمگين هستم ، عصباني هستم ، طلبكار هستم ، ناراحت هستم .” اما خيلي زود بسياري از ما ، بيشتر از نيمي از مردم ايران ، حدود دو و نيم يا سه سالگي به اين نتيجه مي رسند كه : ” گرانترين و با ارزشترين كالاي جهان محبت است “هيچ كالاي معادل ان نيست .

كاغذها را دور بيندازيد و به اسكناس ها بچسبيد . اين اسكناسي كه روي ان نوشته است هزار تومان ، پنج هزار تومان اين است كه بدرد مي خورد و اين محبت است . پس حالا بايد همينجوري محبت را يك جوري ريخت جلوي مردم تا ادم بتواند محبت بيشتري بگيرد . ” من تبديل مي شوم به يك مهر طلب ” چرا كه محبت و مهرباني را نداشته ام . چرا كه خودم را دوست ندارم ، چرا كه شما را دوست ندارم . ولي مي دانيم اين يك كالاي با ارزشي مثل پولي است كه دنبالش هستم است . پس راه مي افتم مي ايم در مهماني و لي لي به لالاي شما مي گذارم . تعريف از شما مي كنم . از خانه ي شما تعريف مي كنم . از غذاي شما تعريف مي كنم . از بچه ي شما تعريف مي كنم . احوال مادر شما را مي پرسمچرا ؟ :براي اين كه دو تا پيام را به شما بدهم : لطفا من را خوب بدانيد كه خودم هم مي دانم نيستم و من را دوست داشته باشيد . كه خودم ، خودم را دوست ندارم ، شما را دوست ندارم .من حالا همه كار مي كنم . رنج مي برم . اذيت مي شوم . حرص مي خورم . غمگين مي شوم . خشمگين مي شوم . بچه ي شما را نگه مي دارم . مي ايم خانه ي شما ، ظرفهاي شما را مي شويم .دو ساعت منتظر شما مي مانم و اعتراضي نمي كنم حتي تشكر هم مي كنم .چرا ؟ :براي اينكه من از ان دوران انچنان اسيبي ديده ام كه بايد به همه نشان بدهم من خوبم و لطفا من را خوب بدانيد . و چون خودم را خوب نمي دانم و دوست داشتني نمي دانم تا اخر عمر هم در حسرت اين مي مانم و مهر طلب مي شوم .

دكتر فرهنگ هلاكويي / برگرفته شده از گفتگوها ، در برنامه هاي تلويزيوني