پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

اصطلاحات غلط برای توصیف رفتارهای کودک

1392/7/28 2:50
3,904 بازدید
اشتراک گذاری

بسیاری از اصطلاحاتی که برای رفتار کودکان بر زبان می آوریم، ریشه و زیربنای منطقی ندارد...


 

بسیاری از اصطلاحاتی که برای رفتار کودکان بر زبان می آوریم، ریشه و زیربنای منطقی ندارد. این اصطلاحات ساخته ی ما بزرگترها برای توجیه برخورد نامناسبی است که با آنها داریم و نیز ناشی از ضعف شناخت و درک ما نسبت به دنیای کودکان است. این اصطلاحات آن قدر در فرهنگ تربیتی ما جا باز کرده است که تقریباً تبدیل به عرف شده و اکثر والدین از این اصطلاحات استفاده می کنند، در صورتی که بهتر است با شناخت بهتر و دقیق تر از روان شناسی کودک، از واژه های صحیح و منطقی استفاده نمود. نمونه های فراوانی از این رفتار نادرست تربیتی وجود دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
کودک شهامت گفتن حرف خود را دارد، ولی بزرگترها انتظار شنیدن آن حرف را ندارند، مثلاً یکی از اقوام از کودک می پرسد:"دوست داری برای جشن تولدت چه هدیه ای بیاورم؟"، و کودک شفاف و راحت اسم یک اسباب بازی گران قیمت را می گوید، وقتی در مهمانی، کودک باز هم طلب غذا می کند، ولی والدین از این کار او خجالت می کشند، وقتی کودک نظر خود را به راحتی اعلام می کند و ... او را "پررو" خطاب می کنند.
کودک را به مهمانی می بریم ولی می خواهیم او آرام بنشیند، در غیر این صورت او را "شیطون" می نامند.
کودک نمی خواهد دقیقاً بر اساس خواست والدینش رفتار کند ولی والدین به دلیل وسواس، حساسیت بیش از حد و کم حوصله گی و یا حفظ آبرو پیش دیگران و ترس از قضاوت اطرافیان در خصوص نوع تربیت والدین، می خواهند کودک شان آنها را درک کرده و مثل بچه ی آدم بنشیند و جُم نخورد. در غیر این صورت او را "بدقلق" می دانند.
کودک نمی تواند حرف دل خود را با واژه های اندکی که بلد است به والدین منتقل کند و شروع به تکرار واژه ها و جملات انتقادی با لحن گلایه آمیز می کند، او را "غرغرو" می نامیم.
معمولاً اصرار و پافشاری کودک بر رفتار مورد دلخواه خود و رد کردن نظر والدین، "لجبازی" نامیده می شود چرا که والدین بر این باورند که بچه باید حرف والدینش را گوش کند و هیچ مخالفتی ننماید.
اما سوال این جاست:
آیا کودک ما حق ندارد حرفش را با شهامت و اعتماد به نفس بزند؟
اگر کودک چیزی گفت ولی دور از انتظار و قواعد اجتماعی و ارتباطی ما بزرگترها بود، یعنی او پررو است؟
چرا فکر می کنید وقتی کودک تان سینه سپر می کند و با داد زدن و خط و نشان کشیدن می خواهد بر طبق میل او رفتار کنید، او را قلدر می دانید و با قلدری او را سر جایش می نشانید؟
اگر کودک در مهمانی باید آرام بنشیند و به اصطلاح شیطونی نکند، بهتر نیست ما هم به عنوان بزرگتر در مهمانی بنشینیم و سکوت کنیم و بلند بلند و طولانی صحبت نکنیم و پشت سر دیگران حرف نزنیم و ...؟
آیا کودکی که هنوز خزانه ی لغات وی کامل نشده است یا شیوه های موثر ارتباط و رفتار را نیاموخته و به همین دلیل در برابر خواست والینش مقاومت نشان می دهد، بد قلق است یا فقط کمی نیاز به فرصت دارد؟
چرا فکر می کنید کودک تان که با لحن گلایه آمیز و انتقادی و حتی کمی طلبکارانه حرف می زند، یک بچه غرغرو است؟ آیا وقتی در ترافیک گرفتار می شویم، در یک صف طولانی حوصله مان سر می رود و ... این رفتار را نشان نمی دهیم؟
آیا اصرار شما برای منصرف کردن کودک از خواست خود نیز لجبازی محسوب نمی شود؟
کمی منصف باشید. به کودکی خود سری بزنید و ببینید آیا شما هم گاهی دلتان نمی خواست کارهایی را مستقل اما با حمایت والدین خود انجام دهید ولی آنها مخالفت می کردند؟ مثلاً تراژدی خواب بعد از ظهر که انگار از واجبات زندگی والدین مان بود و از عذاب های بزرگ کودکی مان را به یاد بیاورید. آنها خواب شان می آمد، پس ما هم باید می خوابیدیم و از لذت بازی می گذشتیم(بچه چرا نمی فهمی بابات خسته است، می خواهد کمی بخوابد) و این ما کودکان بودیم که وظیفه داشتیم والدین مان را بفهمیم! آن لحظه چه احساسی داشتید؟ مطمئن هستم یه یاد نمی آورید. حالا که خودتان پدر یا مادر شده اید، فکر می کنید آن موقع هم والدین تان درست می گفتند و شما نمی فهمیدید. ولی این طور نیست. شما متناسب با نگرش خود رفتار می کنید، فرزندان تان هم با نگرش و دنیای درونی خود رفتار می کنند. به عنوان یک مثال دیگر، وقتی کودک شما می خواهد خودش قاشق غذا را بردارد و مستقل غذا بخورد و شما نگران کثیف شدن لباسهایش هستید و می خواهید او را متقاعد کنید تا خودتان غذا در دهانش بگذارید ولی او بر خواست خود پافشاری می کند، این رفتار را لجبازی می دانید. عاقبت لجبازی هم مشخص است. باید کودک را به هر طریق ممکن مجبور کنید تا حرف شما را قبول کند! و گر نه ...
شما در برخورد با این رفتار کودک و تصور خود که او لجباز است چه واکنشی نشان می دهید؟

نکته های تربیتی:

این مطلب به آن معنا نیست که کودک هرگز نباید به حرف های والدین خود گوش دهد یا هر کار که دلش خواست انجام دهد. بلکه منظور من آن است که برای متقاعد کردن کودک به انتخاب درست، باید ابتدا کمی با او همراهی کرد یا لااقل به سرعت و جدیت با خواست او مخالفت نکرد.
این اصطلاح را در مقابل کودک بیان نکنید. در توصیف کودک خود نزد دیگرا ن نیز از این اصطلاح به هیچ عنوان استفاده ننمایید
 

تالیف احسان کاظمی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نیروانا
29 مهر 92 14:24
چقدر خوب بود این مطلب. ممنونم مامان روانشناس خوب دقیقاً این روزا نیروانا یه رفتارای عجیب و غریب دوگانه ای از خودش بروز میده. یه لحظه غرغر میکنه و حتی میزنه زیر گریه. یه لحظه میپره توی بغلمون و قربون صدقه میره، یهو ممکنه اخم کنه و حتی دندوناش رو روی هم بذاره و حالت خشم به خودش بگیره. و این رفتاراش در حالت خستگی یا بعد از بیدار شدن از خواب دم غروب پررنگ تره. رفتارایی که واقعاً ما رو متعجب میکنه که کجای کارمون اشتباه بوده که همچین رفتارایی رو میبینیم. اطرافیان بلافاصله جبهه میگیرن ولی ما دلمون نمیاد بهش برچسب بزنیم و خودمون حواسمون رو جمع میکنیم اینکار رو نکنیم یا اگه دیگران اومدن برچسب بزنن نیروانا رو از اون محیط دور کنیم. البته خب این واکنشهای خوب ما منصفانه بخواهیم حساب کنیم نیمی از اوقات اینجوریه. خدا کنه بتونیم آگاهی و حوصله مون رو صدچندان کنیم. بازم مرسی از تلنگرت دوستم
محیا مامان دینا
15 آبان 92 17:45
همه مطالب عالیه ممنونم.