پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

پرسش و پاسخ (کودک کمرو)

1392/3/13 18:21
6,874 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم امیر حسین 10ساله هست قبل از کلاس اول رفتار خیلی خوب وعالی بوده ولی مشکل از کلاس اول شروع شده که در مدرسه خیلی کم حرف ، جواب معلم خیلی اهسته وارام می دهد یا داخل مغازه همچنین ولی برعکس منزل با صدای خوب وبلند حرف می زنه اینجا بنده معلم کلاس اول ایشان را مقصر می دانم که بچه راترسانده واین ترس در فرزندم باقی مانده الان هم کلاس سوم را به اتمام رسانده با اینکه مدرسه اش را از کلاس دوم تغییر داده ولی رفتارش اصلا تغییر نکرده...


کم رویی در کودکان را چگونه درمان کنیم

 

کمرویی و گوشه گیری در کودکان حالت های مختلفی دارد و عبارت است از: کناره گیری از موقعیت های اجتماعی؛ مثل مدرسه، میهمانی ها یا حضور در جمع دوستان. این کودکان سعی می کنند که محیط اجتماعی خود را به کسانی که خوب می شناسند، محدود سازند. آنها معمولا در خانه مشکلی ندارند. این کودکان به علت تماس های اجتماعی محدود، مهارت های متناسب با سن خود را یاد نمی گیرند و همین مساله در سنین بالاتر مشکلات بزرگ تری را برای کودک ایجاد می کند.

 

توصیه های مشاوره ای برای از بین بردن کمرویی کودکان

 

۱) به والدین این کودکان می گوییم که کودکان از رفتار شما الگو می گیرند، پس طوری رفتار کنید که کمرویی در کودکان تقویت نشود. در ضمن یادتان باشد که به این کودکان برچسب نزنیم.

 

۲) لازم است والدین با تشکیل جلسات هفتگی یا روزانه در خانه فرصت اظهارنظر در مورد مسایل مختلف را برای کودک فراهم کنند.

 

۳) بهتر است رفت و آمد های خانوادگی و دوستانه را بیشتر کنید.

 

۴) با ثبت نام فرزندتان در باشگاه های ورزشی یا کلاس های هنری، روحیه فعالیت های گروهی را در او تقویت کنید.

 

۵) تا می توانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید،تمام رفتارهای مثبت وی را تشویق کنید و از تشویق کردن رفتارهای منفی خودداری کنید و او را در صورت لزوم متوجه اشتباهاتش بکنید.

 

۶) کمرویی کودک را ملاکی برای ابراز محبت به او قرار ندهید.

 

۷) حوصله به خرج دهید و اجازه دهید کودک صحبت های خود را به پایان برساند.

 

۸) مسوولیت هایی را به کودک دهید تا او را با جامعه پیرامونش مرتبط کند، مثل خرید مایحتاج خانه یا خرید های دیگر.

 

۹) سعی کنید کودک را با بچه های دیگر مقایسه نکنید. بلکه او را فقط با خودش مقایسه کنید.

 

۱۰) اگر مدرسه می رود با معلم وی صحبت کنید و خواهش کنید با پرسش سوال های ساده در کلاس شرایط تشویق اش را فراهم کند.

 

۱۱) از معلم او بخواهید مسوولیت های در حد توان کودک به وی محول کند و او را در فعالیت های گروهی درسی سهیم کند.

 

۱۲) از معلم ورزش کودک بخواهید که حتما اورا برای شرکت در بازی های گروهی تشویق کند.

 

۱۳) در میهمانی های خانوادگی کودک را تشویق کنید تا اشعاری را که حفظ کرده یا درس هایی که فراگرفته برای میهمانان بخواند.

 

۱۴) در نهایت اگر مساله حل نشد، به متخصص روان شناس بالینی کودک مراجعه کنید.


منبع:روزنامه شرق


کودک کم رو خود از دیگران کنار می کشد . بنابراین از بازی های دسته جمعی گریزان است . در مسابقات شرکت نمی کند زیرا از شکست می ترسد و از دیگران خجالت می کشد . همه ی این گوشه گیری ها سبب می شود که او زندگی اجتماعی را فرا نگیرد . ممکن است کودکی گاه خواهان این باشد که تنها در اتاقی بنشیند و فکر کند یا کاری را تنهایی انجام دهد . این کار کاملا طبیعی است و هر فردی در بعضی از موارد ترجیح می دهد که تنها باشد ولی اگر این تمایل به تنهایی همیشگی باشد غیر طبیعی است .


اگر دختر بچه ی 10 ساله ای جز رفتن به کلاس و کتاب خواندن کار دیگری نکند و به صرف این که بزرگ شده از شرکت در بازی های دسته جمعی خودداری نماید بدون شک طفلی کم رو است.

مثلا می توان کتاب خواندن ( کتاب های پرماجرا ) جمع آوری بعضی از اشیاء ( تمبر، گل،کبریت ...) را نام برد.

دوستان کودک کم رو اغلب اسباب بازی های او می باشند ، او ترجیح می دهد عروسک یا خرس کوچکش را نزد خود بنشاند و برایش درد دل کند . از نگاه عروسک که گویای آن است که حرف های او ا می فهمد لذت می برد زیرا او آرام به درد دل ها و ناراحتی های او گوش می دهد و سخن نمی گوید.

 

 

 

بازی هایی که درهوای آزاد انجام می شود برای این افراد خیلی کم است. وقتی بچه هستند ترجیح می دهند که با آب یاشن و ماسه ، بازی کنند . زیرا به این وسیله سر و صدای دیگران را نمی شنوند . بازی رویایی آنها تاب بازی است زیرا آنها را از حقایق دور می کند و مدتی دور از هیاهو و تماس با دیگران سیر می کنند . طفل کم رو که بزرگ تر شد ورزش هایی چون شنا و دوچرخه سواری بیش تر از تنیس و فوتبال نظرش را جلب می کند.

معمولا فرزند نخستین که فرصت معاشرت و بازی با سایر کودکان را نداشته است به احتمال قوی در دو سالگی مورد آزار و اذیت کودکان دیگر قرار می گیرد و آنها اسباب بازی هایش را برداشته ، می برند. عکس العمل طفل اغلب در این موارد آن است که یا متحیر و مبهوت می شود و نمی داند چه باید بکند و یا هر مرتبه نالان و گریان به دامان مادر خود پناه می برد . این بی عرضگی ناشی از بی تجربگی است . اگر طفل به طور منظم با اطفال دیگر بازی و تفریح کند ، بدون شک خشونت وعصبانیت را خواهد آموخت و می تواند برای احقاق حقوق خود اقدام کند . مادر عاقل آن است که از طفل در چنین مواردی طرفداری زیاد و شدید ننماید و در بازی کودکان دخالت نکند و به طفل هم نگوید اسباب بازی هایش را بین خود و سایر کودکان قسمت نماید ، بلکه باید به فرزندش با اشاره و کنایه یاد دهد که خودش باید برود و اسباب بازی هایش را پس بگیرد.

اگر یکی از اطفال غریبه مرتبا کودک شما را می آزارد و در او ترس ایجاد کرده است ، باید برای مدت چند هفته او را از آن طفل جدا کرد ، و اگر طفل سه یا چهار ساله مرتبا به وسیله ی اطفال دیگر به آسانی مورد اذیت و آزار قرار می گیرد باید با مشورت صاحب نظران وضعیت را از نزدیک مورد بررسی و علت یابی قرار داد.

 

درمان کم رویی

چیزی که برای ما مسلم است این است که خجالت کشیدن و کم رویی امری است اکتسابی و عرضی نه ارثی و ذاتی ، ممکن است ضعف بنیه ی ما مربوط به توارث باشد ، ولی کم رویی و خجالت کشیدن هرگز نمی تواند یک امر موروثی باشد . کم رویی را مثل سایر رفتارهای غیر عادی می شود تا اندازه های درمان کرد .معالجه و درمان آن مخصوصا موقعی که با زندگی و راحتی و خوش بختی کودک سروکار دارد ، فوری و ضروری است . ولی نبایستی تصور شود که تمام بچه های خجول در زندگی خوشبختی خود را از دست می دهند ، خیر.

ما امروزه درباره ی زندگی روانی اطفال اطلاعات زیادی در دست داریم ، ما می دانیم که طفل هر کاری که می کند ، هر طور که می اندیشد و هر چه را که می گوید مهم است ، یعنی کلیه ی کارهای اطفال برای خود دلایلی داشته و معقولند . ما این مطالب را از چند راه مختلف فرا گرفته ایم.

من جمله : از طریق مطالعه ی دقیق بزرگان ، ما می توانیم علت اعمال و رفتار بزرگان را در تاریخ دوران کودکی آنها جستجو کنیم .

موقعی که کسی بخواهد مشکلات خود را برای روان شناسی بازگو کند ، فورا به دوران گذشته ی خود مراجعه می کند

ما می دانیم که هر فردی دید و نظریه ی خود را درباره اشیا و امور از دوران کودکی خود به دست می آورد . این امر در مورد افراد متعارف ، کاملا صادق است ولی عکس العمل های روانی در افراد مختلف متفاوت است.

ما در دوران کودکی خود دایما با مسائل جدید رو به رو می شویم و به حل آنها اقدام می کنیم. در این دوران ما مرتبا رو به تکامل می رویم ، البته در صورتی که در راه ما مشکلی وجود نداشته باشد و دیگران نیز ما را تشویق کنند.

ولی اگر در راه ما ، مانعی به وجود آید و یا دیگران ما را دل سرد کنند ، قدم هایی که روبه تکامل است ناگهان متوقف می شود .

در این گونه موارد کسی که ناامید شده و در راه تکاملی خود به موانعی برخورد کرده است ، از وجود خود متنفر می گردد و یا این که خود را مقصر می شمرد .

و یا این که می ترسد که حادثه ی ناگواری برای او اتفاق بیفتد و یا ... روی این اصل کسی که در راه تکامل است ، به علت پیشامد این گونه عوامل عقب می نشیند و خود را از معرکه ی زندگی به کنار می کشد .

کودک ممکن است موقتا بخواهد در نقطه ای امن و امان توقف کند ؛ ولی به هر حال دیر یا زود مجبور است که این پله های تکامل را بپیماید و یا به عقب برگردد.

ما این مراحل بحرانی را تعارض می نامیم.

کودک خود این مرحله را تعارض  نمی شناسد ، چون از وجود آن بی اطلاع است . طفل تنها چیزی که می داند این است که فقط ناراحت است ومسلما خیلی دلش می خواهد که هر چه زود تر از شر این ناراحتی رها شود . حال موقعی است که او را به حال خود باقی بگذارند ، کودک یا در حال کودکی باقی می ماند و یا این که اگر به تکامل گراییده است به حالت کودکی بر می گردد.


در مرحله ی تعارض یک عده از کودکان خجول می شوند ، البته خجول شدن راه حل ساده ولی در دسترس است . تعارض ، که احساس کم رویی و خجالت یکی از تجلیات آن است موقعی بروز می کند که طفل در مقابل کارهایی که پیش پای اوست احساس عجز کند . در بعضی از مواقع این نوع مقابله در رو به رو شدن با تعارض ها در طول زندگی هر شخص ادامه پیدا می کند . و شخص در مقابل مصایب زندگی عقب نشینی اختیار می کند .

عده ای با معالجات روانی در صددند که ریشه ی تعارض قدیمی را پیدا کرده و به مداوای آن بپردازند . مطالعاتی در روی کودکان و افراد بالغی که از لحاظ روانی مریض هستند به عمل آمده است.

از برکت همین مطالعات امروزه معلوم گردیده است که انحرافات روانی کودکان چرا و چگونه به وجود می آید.

 

معالجه ی این گونه انحرافات روانی در دوران کودکی خیلی به سهولت انجام می گیرد تا در مراحل بعدی ، ناراحتی های روانی از قبیل دل واپسی ، ممکن است چون امراضی جسمی ، به صورت مزمن درآید .

در این بخش تاکید ما روی مطالبی است که در دوران کودکی معمولا و به طور متعارف عارض کودکان می شود . ما در فیزیولوژی از روی علایم مرض ، به وجود مرض پی می بریم . در زندگی روانی افراد نیز می شود از روی ناراحتی های کودکان به مطالب فوق العاده زیادی در مورد ناراحتی های روانی پی برد.

به طور کلی درمان کم رویی عبارت است از :

** به کودک جرات و اعتماد بدهید ، از معایبش صحبت نکنید و او را تشویق به روابط مشروع اجتماعی بکنید .

** فرزندانتان را به هرگونه که هستند بپذیرید ، پسر یا دختر .

** به فرزندانتان احترام کنید و در میان جمع به ایشان ارج نهید .

** آنها را از کودکی با جمع انس بدهید و رابطه ی معاشرتی شان را وسیع تر کنید .

** تنها به داشتن یک فرزند قانع نباشید ، تعدادفرزندان حداقل دو یا سه تا باشد .

** فاصله ی سنی فرزندان اندک باشد نه بسیار تا امکان خوشی هایشان با هم دیگر باشد .

** از تبعیض در محبت و پذیرش خودداری کنید .

** در میان جمع او را معرفی کرده و زمینه ای فراهم کنید که او خود را نشان دهد .

** نقاط ضعف او را در جمع نگویید ، گفته هایش را تکذیب نکنید ، او را شرمنده نشان ندهید ، ترسش را به رخ او نکشید.

** انتقاد اشکال ندارد ، ولی نه دایمی و نه در حضور جمع . قبل از انتقاد نقطه ی مثبتی از او ذکر کنید .

** به سلامت جسم و روان او توجه کنید .

** در کارهایش نظارت کنید نه مداخله .

خداشناسی ، خودشناسی ، پذیرش مسوولیت اجتماعی و نیز به کفایت های اقتصادی و سلامتی جسم و روان از اهداف تعلیم و تربیت در این زمینه است

اصلاح

بهترین راه : محبت ، پذیرش و احترام ، ارائه مدل و الگو ، دادن آگاهی از زشتی عمل و آگاهی از عواقب آن ، آگاهی از ارزش خود ، دادن جرات به او ، واداشتن به معاشرت و آموزش زندگی با جمع ، مسوولیت دادن به او، تغییر محیط ، تقویت اراده و اعتماد ، و این که از معایبش صحبت نکنید. مهم ترین راه ، مأنوس کردن با خدا است .

 

شیوه های غیر موثر درمان

جبر و فشار ، محروم کردن ، تمسخر و تحقیر ، ملامت و سرزنش ، حمله و تنبیه ، مقایسه و رقیب تراشی ، انتقادات صریح ، به رخ کشیدن عیوب او .

ریشه ی اصلی کم رویی در اضطراب است.

خداشناسی ، خودشناسی ، پذیرش مسوولیت اجتماعی و نیز به کفایت های اقتصادی و سلامتی جسم و روان از اهداف تعلیم و تربیت در این زمینه است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نی نی توپولی
8 دی 92 14:04
عالی بود