پرورش هوش و روانشناسي كودكپرورش هوش و روانشناسي كودك، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

سایت تخصصی پرورش هوش و روانشناسی کودک نوانديشان اهواز

پرسش و پاسخ (کودک و دروغ )

1392/1/31 17:52
3,275 بازدید
اشتراک گذاری

خواهرم خیلی عصبیه پرخاشگر شده جدیا هم خیلی دروغ میگه
قبلا میشد فهمید دروغ میگه ولی الان نه این قدر طبیعی است که نمیتونی باورش نکنی ....

 

چرا دروغ!
به گفته مرتضي نادري، كارشناس ارشد مشاوره و عضو هيئت علمي دانشگاه، معمولا هدف از دروغ گمراه كردن طرف مقابل يا قبولاندن امري به ديگري است تا در سايه آن به هدف و مقصدي كه موردنظر است، برسد. كسي كه دروغ مي گويد معمولا قصد دارد بر اثر آن به اغفال و فريب ديگران بپردازد و آن ها را گول بزند.آن چنان كه واقعيت ها را در نيابند و دست او را تا رسيدن به مقصد بازبگذارند.اين هدف يا اهداف ممكن است متعدد و گوناگون باشد. ازجمله نجات از مجازات، كسب منافع موردنظر، جلب نظر و عنايت ديگران كه به نحوي در زندگي و سعادت او نقشي دارند. آدمي از طريق دروغ گويي موفق مي شود فردي را به گونه اي كه مي تواند برايش خير و سعادت بيافريند، خام كند و او را به خود مومن بسازد و به پيش رود.اين را گفتم كه يادآوري كنم اگر داريم همه چيز را به كودك ربط مي دهيم، بايد ريشه هاي اصلي را در خودمان بيابيم چرا كه كودك از خانواده و اجتماع و از كساني كه در اطرافش هستند، دروغ را مي آموزد. اصل فطرت آفرينش، صدق است و او دروغ را از ديگران ياد مي گيرد. به ياد داشته باشيد كه تحرك ذهن و فرزانگي طبيعي كودك، خيلي زود او را با دروغي كه مي بيند يا مي شنود، مانوس خواهد ساخت. تماس هاي اجتماعي و ديدن صور و اشكال دروغ از ديگران يكي از ديگر عواملي است كه باعث ورزيدگي و كسب مهارت او در اين زمينه مي شود. والدين بايد هوشيار باشند درجهت كنترل گفتار و رفتار خود و برحذر داشتن كودك از دوستان دروغ گو و اجتماع هاي آلوده وفاسد.

شناسايی دروغ
منصوره وثوقي، كارشناس ارشد روان شناسي باليني به خراسان مي گويد: دروغ چه در كودك و چه در بزرگسال حاكي از وجود ناامني و اغتشاش در درون فرد است و نشان مي دهد كه فرد در وضعيتي نامطمئن و ناامن قرار دارد. اين فرد چون شخصيت و موقعيتش در خطر است، تنها از راه دروغ مي خواهد براي خود ايمني ايجاد كند و از موقعيت ها رهايي بخشد.پريدگي رنگ، ضربان شديد قلب، خشك شدن دهان به گونه اي كه زبان به زحمت در دهان حركت كند، گرفتار شدن به لكنت، آن چنان كه قادر به اداي سخن نيست، بيهوده گويي بدين معني كه حرف هاي بي سر و ته مي زند و پريشان مي گويد، قدرت نداشتن بر كنترل اعضا، نگاه هاي حيرت انگيز و پيدايش آثار شرم در چهره از علايم افرادي است كه دروغ مي گويند. البته اين علايم در افرادي كه به تازگي دروغ گويي را شروع كرده اند نمايان تر است و به تدريج كه فرد به دروغ عادت مي كند، اين آثار در او از ميان مي رود. آن چنان كه در مواردي قادر مي شود، مظلوم نمايي كند و در حال دروغ گويي بگريد و چند سوگند دروغ هم بخورد.كساني كه ضعيف و عصبي و يا هيجاني هستند يا آن هايي كه رشادت و شجاعت لازم و كافي را ندارند و ترسو هستند يا آنان كه قدرت نياز در درونشان نيرومند است و دستيابي به هدف برايشان دشوار است، بيشتر دروغ مي گويند. البته در بين كساني كه تكليف سخت بر آن ها تحميل شده و قدرت تحمل آن را ندارند، ايمانشان ضعيف است واعمال فشار و قدرت زياد و محبت كافي نديده اند و از تربيت كافي و لازم برخوردار نيستند هم دروغ رواج دارد.

دروغ و درمان ها
چوپان دروغ گويت را دوباره نگاه مي كني؛ او قرار است پدر يا مادر فردا باشد. تمام وجودت را ترس و نگراني فرا گرفته است، دلت نمي خواهد كه بيش از اين او با اين رفتارش باعث سرخوردگي تو باشد و البته ايجاد نبود اطمينان براي خودش. مي خواهي چوپان دروغ گو را درمان كني. براي اين درمان، دوازده گرگ مي توانند به گله بزنند تا او اصلاح شود. دكتر منبتي، جامعه شناس در اين زمينه دوازده راه كار برايمان بر مي شمرد .

١ - شناخت علل:
بايد بدانيم كه چرا كودك دروغ  مي گويد و چه انگيزه ها و موجباتي او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از اين دروغ چيست!

٢ - دادن آگاهي:
پس از شناخت علت يا علل، زمان دادن آگاهي و اطلاعات لازم است. براي مثال كودكي كه در اثر اشتباه در بيان تخيل و واقعيت دروغي گفته است، بايد بفهمد كه واقعيت چيست و خواب و خيال چيست و به او بفهمانيد كه در بيان آن مسئله دچار اشتباه شده  است. به فردي كه در سن تشخيص است بايد تفهيم شود كه سخني را كه گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذيرش پدر و مادر و ديگران نيست و ممكن است روزي اين گونه سخنان زيان و خطر پديد آورند و باعث آبروريزي هايي شوند.

٣- ايجاد محيط سالم:
محيط خانه و تربيت كودك را از ريا و نيرنگ دور سازيد و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتي آن هايي كه گاهي به شوخي دروغ مي گويند دور كنيد. چرا كه كودك است و جنبه نقش پذيري و تقليد دارد.

٤- رعايت انصاف:
كودك شاهد بي انصافي هاي والدين است. او مي بيند كه پدر يا مادر در اثر اشتباه ظرفي از دستشان مي افتد و مي شكند و كسي نيست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولي همين كه نمونه اين لغزش توسط كودك انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوايي مي كنند. در اين حالت چون كودك انصافي از پدر و مادر نمي بيند و از سوي ديگر مايل به شكست و تحقير شخصيت خود نيست، تن به دروغ مي دهد.

٥- عفو و بخشش:
در خانه و خانواده و تربيت فرزندان رعايت انضباط و ضوابط اخلاقي ضروري است ولي زياده روي در اين امر درست نيست. براي واداشتن طفل به راست گويي ضروري است در مواردي از بعضي لغزش ها كه گاهي خودمان هم مرتكب آن مي شويم، چشم پوشي كنيم و او را ببخشيم. حتي رعايت انصاف ايجاب مي كند كه او در مواردي كارهاي جزئي خود را كه علني كردن آن موجب شرم و حياست، از شما پنهان دارد. البته به شرطي كه مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

٦- محدود كردن توقعات:
از او انتظار نداشته باشيد كه همه خواسته هاي شما را برآورده كند و كاري كه شما در انجامش ناتوان هستيد و يا تنبلي تان مي آيد، آن را انجام دهيد، او برايتان انجام دهد.

٧ -ايمن كردن از مجازات:
فرزندان ما بايد در خانه احساس آرامش و اطمينان كنند و مطمئن باشند كه خطاهاي بي اختيار بخشوده مي شود. تنبيه و سرزنش براي مواردي است كه تعمدي در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدي هم سخن راست گفته شود موجب تخفيف در عقوبت بايد باشد.

٨ -پند و اندرز
اين امر در كودكان بسيار موثر است چرا كه هنوز با فطرت خود فاصله چنداني نگرفته اند و هنوز درون و ضميرشان پاك و صاف است. بيان اين كه خدا از اين كار راضي نيست و آدم به جهنم مي رود، براي بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

٩ -محبت كردن:
به فرزندان بايد محبت كرد به گونه اي كه او گرمي و لذت آن را بچشد و احساس كند، وجود محبت سبب مي شود كه كودك نيازي به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فريب رو نياورد. البته لازمه اين محبت آن است كه در مواردي لغزش او را ناديده بگيرند و اگر هم خطايي مستحق تنبيه انجام داد، او را ببخشند.

١٠- هشدار به كودك:
ما معمولا سعي داريم به كودك تفهيم كنيم كه راه او راهي درست و به صواب نيست كه اين سخنان براي همه كودكان قابل فهم نيست اگر چه كودك بايد از قبل بداند كه دوست داشتن والدين چه منافعي براي او دارد و دوست نداشتن چه زيان هايي. بعدها در سنين بالاتر مي توان به او گفت كه اين كار را خدا دوست ندارد و چيزي كه خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنيا و آخرت محروم مي شود.

١١ -مچ گيري:
در موارد حادتر مي توان موضع شديدتري گرفت و پس از بيان دروغ هايش، آن را به رخش كشيد و به او تفهيم كرد كه ما مي دانيم تو دروغ مي گويي. البته لازم است اين مرحله پس از همه تذكرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعي صورت گيرد و او در اين زمينه احساس حقارت كند، چون هنگامي كه كودك خود را رسوا ببيند سر از كارهاي خطرناكي در مي آورد و دروغ گويي حرفه اي مي شود.

١٢- تنبيه و تهديد:
در مواردي كه هيچ يك از مواضع بالا سودي نبخشد و فايده اي ندهد، بهتر است از راه تهديد و يا تنبيه او را از دروغ گويي دور داريم كه البته اين راه، چندان عملي نيست و تنبيه  ما نشان مي دهد كه ديگر در تربيت، كار از كار گذشته است.

: روزنامه خراسان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)